خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فریاد کشیدن
[فعل]
johlen
/ˈjoːlən/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: johlte]
[گذشته: johlte]
[گذشته کامل: gejohlt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
فریاد کشیدن
داد زدن
1.Die Kinder johlten vor Freude, als es zu schneien begann.
1. کودکان از شادی فریاد کشیدند وقتی که برف شروع به باریدن کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
johannisbeere
johanna
johann
joghurtbecher
joghurt
joint
jolle
jonas
jongleur
jonglieren
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان