خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شاتون (گیاهشناسی)
2 . بچهگربه
[اسم]
das Kätzchen
/ˈkɛt͡sçən/
قابل شمارش
خنثی
1
شاتون (گیاهشناسی)
2
بچهگربه
1.Dieses Kätzchen ist eine schlaue Göre.
1. این بچهگربه یک بچه باهوش است.
2.Ich habe jetzt ein süßes Kätzchen.
2. من حالا یک بچهگربه بامزه دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
kästchen
käsig
käseweiß
käsespätzle
käsesahnetorte
käufer
käuflich
köcher
köder
ködern
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان