خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کلیک کردن
[فعل]
klicken
/ˈklɪkn̩/
فعل ناگذر
[گذشته: klickte]
[گذشته: klickte]
[گذشته کامل: geklickt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
کلیک کردن
1.Wenn du die Datei öffnen willst, musst du mit der Maus zweimal klicken.
1. اگر میخواهی فایل را باز کنی، تو باید با مووس دوبار کلیک کنی.
تصاویر
کلمات نزدیک
klick
klettverschluss
kletterpflanze
kletterpark
klettern
klient
klima
klimaanlage
klimaerwärmung
klimafreundlich
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان