خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سالن کنسرت
[اسم]
die Konzerthalle
/kɔnˈtsɛrthalə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Konzerthallen]
[ملکی: Konzerthalle]
1
سالن کنسرت
1.Im Rahmen der HafenCity Entwicklung wurde der Bau einer zweiten Konzerthalle für die Stadt Hamburg in Erwägung gezogen.
1. در چهارچوب توسعه هافنسیتی، ساخت دومین سالن کنسرت برای شهر هامبورگ در نظر گرفته شدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
konzentrationsfähigkeit
konzentrat
konsumgesellschaft
kongresshalle
konzipieren
kooperation
kooperationspartner
kooperativ
kooperieren
koordinate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان