1 . شرط 2 . آمادگی بدنی
[اسم]

die Kondition

/kɔndiˈt͡si̯oːn/
قابل شمارش مونث

1 شرط

2 آمادگی بدنی وضعیت بدنی

مترادف و متضاد Fitness Fitnesszustand
  • 1.Radfahren verbessert die Kondition.
    1. دوچرخه‌سواری وضعیت بدنی را بهبود می‌بخشد.
  • 2.Sie hat eine ausgezeichnete Kondition.
    2. او دارای آمادگی بدنی عالی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان