1 . تمرکز
[اسم]

die Konzentration

/kɔnʦɛntʀaˈʦi̯oːn/
قابل شمارش مونث
[جمع: konzentrationen] [ملکی: konzentration]

1 تمرکز

  • 1.Der Text ist schwierig. Das Lesen erfordert hohe Konzentration.
    1. متن سخت است. خوانش آن به تمرکز بالایی نیاز دارد.
  • 2.Für die Prüfungsvorbereitung benötige ich eine höhere Konzentration.
    2. برای آمادگی امتحان من به تمرکز بالایی نیاز داشتم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان