خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیمه سلامت
[اسم]
die Krankenversicherung
/ˈkʀaŋkn̩fɛɐ̯ˌzɪçəʀʊŋ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Krankenversicherungen]
[ملکی: Krankenversicherung]
1
بیمه سلامت
بیمه درمانی
1.Meine Krankenversicherung hat meine medizinischen Auslagen erstattet.
1. بیمه سلامتم هزینههای درمان من را بازپرداخت کرد.
2.Meine Krankenversicherung übernimmt all meine Arztrechnungen.
2. بیمه سلامتم تمامی هزینههای پزشکم را بر عهده میگیرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
krankenschwester
krankenpfleger
krankenkasse
krankenhauspersonal
krankenhaus
krankenwagen
kranker
krankfeiern
krankhaft
krankheit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان