خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لپتاپ
[اسم]
der Laptop
/ˈlɛptɔp/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Laptops]
[ملکی: Laptops]
1
لپتاپ
1.Ich habe einen neuen Laptop gekauft.
1. من یک لپتاپ جدید خریدم.
2.Viele Leute arbeiten mit einem Laptop in Cafés.
2. افراد زیادی با یک لپتاپ در کافهها کار میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
lappland
lappen
lappe
lappalie
lapidar
lara
larissa
lars
larve
lasagne
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان