خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بلندگو
[اسم]
der Lautsprecher
/ˈlaʊ̯tˌʃpʀɛçɐ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Lautsprecher]
[ملکی: Lautsprechers]
1
بلندگو
1.Bitte achten Sie auch auf die Lautsprecher Ansagen am Bahnhof.
1. لطفا به اطلاعیههای بلندگو در ایستگاه توجه کنید.
2.Für dieses Radio sind die Lautsprecher zu klein.
2. بلندگوها برای این رادیو بسیار کوچک هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
lautlich
lauthals
lauter
lauten
laute
lautstärke
lauwarm
lava
lavendel
lawine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان