خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رها کردن
[فعل]
loslassen
/ˈloːsˌlasn̩/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: ließ los]
[گذشته: ließ los]
[گذشته کامل: losgelassen]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
رها کردن
ول کردن، ترک کردن
1.Du musst das Seil loslassen!
1. تو باید طناب را رها کنی!
2.Lass bitte meine Hand los!
2. لطفا دستم را ول کن!
تصاویر
کلمات نزدیک
loswerden
losung
losnummer
losmachen
loskommen
losrennen
lot
lotion
lotrecht
lotse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان