1 . اتفاق افتادن
[عبارت]

los sein

/loːs zaɪ̯n/

1 اتفاق افتادن در حال کار بودن

مترادف و متضاد laufen passieren
  • 1.Abends ist im Stadtzentrum nicht viel los.
    1. عصرها در مرکز شهر اتفاق زیادی نمی‌افتد.
  • 2.Warum muss immer was los sein?
    2. چرا همیشه باید چیزی اتفاق بیفتد؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان