خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راه افتادن
[فعل]
losfahren
/loːsˈfaːʀən/
فعل بی قاعده
فعل ناگذر
[گذشته: fuhr los]
[گذشته: fuhr los]
[گذشته کامل: losgefahren]
[فعل کمکی: sein ]
صرف فعل
1
راه افتادن
حرکت کردن
1.Die Ampel zeigt an, wann ich losfahren darf.
1. چراغ راهنمایی نشان میدهد که چه زمانی اجازه حرکت دارم.
2.Wenn Sie wollen, können wir losfahren.
2. وقتی که بخواهید، میتوانیم راه بیفتیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
losen
lose
los sein
los
lorena
losgehen
loskommen
losmachen
losnummer
losung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان