خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ذرت
[اسم]
der Mais
/maɪ̯s/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Maise]
[ملکی: Maises]
1
ذرت
1.Der Landwirt erntete Mais und Weizen.
1. کشاورز ذرت و گندم برداشت کرد.
2.gekochter Mais
2. ذرت پختهشده
تصاویر
کلمات نزدیک
mainz
main
mailserver
mailen
mail-adresse
maiskolben
majestät
majestätisch
major
majoran
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان