خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نقاشی کردن
[فعل]
malen
/ˈmaːlən/
فعل گذرا
[گذشته: malte]
[گذشته: malte]
[گذشته کامل: gemalt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
نقاشی کردن
کشیدن
1.Das Bild hat mein Vater gemalt.
1. این تابلو را پدرم کشیدهاست.
2.Wer hat dieses Bild gemalt?
2. چه کسی این تابلو را نقاشی کردهاست؟
تصاویر
کلمات نزدیک
malediven
malbuch
malaysia
malaria
malaie
maler
malerei
malerisch
mallorca
malnehmen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان