1 . جارچی
[اسم]

der Marktschreier

/ˈmaʁktˌʃʁaɪ̯ɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Marktschreier] [ملکی: Marktschreiers] [مونث: Marktschreierin]

1 جارچی

  • 1.Allerdings brauchen wir keine Marktschreier.
    1. البته ما به هیچ جارچی‌ای نیاز نداریم.
  • 2.Wie Marktschreier standen sie an jeder Straßenecke.
    2. آن‌ها مانند جارچی‌ها در هر نبش خیابانی می‌ایستادند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان