خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فلز
[اسم]
das Metall
/meˈtal/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Metalle]
[ملکی: Metall(e)s]
1
فلز
1.Das Tor ist aus Metall.
1. این در از جنس فلز است.
2.Dieser moderne Sofatisch ist ganz aus Metall.
2. این جلومبلی مدرن کاملاً از جنس فلز است.
تصاویر
کلمات نزدیک
messung
messinstrument
messing
messias
messgerät
metallindustrie
metallisch
metallverarbeitung
metapher
metaphorisch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان