خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماشین اجارهای
[اسم]
der Mietwagen
/mˈiːtvˌɑːɡən/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Mietwagen]
[ملکی: Mietwagens]
1
ماشین اجارهای
1.Der Mietwagen wurde pünktlich zum Hotel gebracht.
1. ماشین اجارهای سر ساعت به هتل آورده شد.
2.Wir haben unseren Mietwagen nicht so oft gebraucht.
2. ما از ماشین اجارهایمان زیاد استفاده نکردهایم.
تصاویر
کلمات نزدیک
mietauto
menschenleben
mehrwegdose
mehrwegbecher
mega-city
mitprägen
mitsingen
mittelmeer
mittelschulabschluss
mittendrin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان