خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرکز
[قید]
mitten
/ˈmɪtn̩/
غیرقابل مقایسه
1
مرکز
وسط
1.Das Flugzeug hatte Verspätung. Wir sind erst mitten in der Nacht angekommen.
1. هواپیما تاخیر داشت. ما تازه وسط شب [نیمه شب] رسیدیم.
2.Wir haben eine Wohnung mitten in der Stadt.
2. ما یک آپارتمان در مرکز شهر داریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
mittelschule
mittels
mittelrheintal
mittelpunkt
mitteleuropa
mitternacht
mitternachtssonne
mittler
mittlere reife
mittlerrolle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان