خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مدل
[اسم]
das Model
/ˈmɔdl̩/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Models]
[ملکی: Models]
1
مدل
مدل عکاسی
1.Das Model lief den Laufsteg hinunter.
1. مدل از سکوی مد پایین رفت.
2.Sie arbeitete auf der Modenschau als Model.
2. او در نمایش مد بهعنوان مدل کار میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
modefotograf
modefirma
modefarbe
modedesigner
mode-umfrage
modelabel
modell
modellieren
modellkleid
modem
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان