خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دستگاه راهیابی
[اسم]
das Navigationsgerät
/naviɡaˈʦi̯oːnsɡəˌʀɛːt/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Navigationsgeräte]
[ملکی: Navigationsgerät(e)s]
1
دستگاه راهیابی
دستگاه مسیریابی
مترادف و متضاد
GPS
1.System zur Wegsuche in einem Navigationsgerät.
1. سیستم جست و جوی راه در یک دستگاه راهیابی.
2.Wir fanden unser Ziel mit dem Navigationsgerät.
2. ما مقصد خود را با دستگاه مسیریابی پیدا کردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
navigation
navi
natürlichkeit
natürlich
naturwissenschaftlich
navigieren
nazizeit
neandertaler
nebel
nebelig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان