خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فصل کم کار
[اسم]
die Nebensaison
/ˈneːbn̩zɛˌzõː/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Nebensaisons]
[ملکی: Nebensaison]
1
فصل کم کار
دوره کم رونق
1.In vielen Regionen werden die Preise für Urlaubsquartiere in der Nebensaison gesenkt.
1. در خیلی از مناطق هزینه محل اقامت موقت در طول فصل کم کار کاهش پیدا می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
nebensache
nebenkosten
nebenjob
nebenher
nebeneinanderlegen
nebensatz
nebensächlich
nebenwirkung
neblig
necessaire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان