خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مه آلود
[صفت]
neblig
/ˈneːblɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: nebliger]
[حالت عالی: nebligsten]
1
مه آلود
1.Es ist heute sehr neblig draußen.
1. امروز بیرون خیلی مه آلود است.
2.Fahr vorsichtig! Es ist neblig.
2. با احتیاط رانندگی کن! هوا مه آلود است.
تصاویر
کلمات نزدیک
nebenwirkung
nebensächlich
nebensatz
nebensaison
nebensache
necessaire
necken
neckerei
nee
neffe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان