1 . معیار 2 . استاندارد
[اسم]

die Norm

/nɔʁm/
قابل شمارش مونث
[جمع: Normen] [ملکی: Norm]

1 معیار هنجار

مترادف و متضاد Gesetz Grundsatz Standard
  • 1.Ethische Normen sind für unsere Bürger wichtig.
    1. معیارهای اخلاقی برای شهروندانمان مهم هستند.
  • 2.Zu den Normen des gesellschaftlichen Umgangs gehört es, auf eine Frage eine Antwort zu geben.
    2. پاسخ‌دادن به یک سوال به معیارهای معاشرت‌های اجتماعی تعلق دارد.

2 استاندارد

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان