خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استاندارد کردن
[فعل]
normieren
/nɔʁˈmiːʁən/
فعل گذرا
[گذشته: normierte]
[گذشته: normierte]
[گذشته کامل: normiert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
استاندارد کردن
استانداردسازی کردن
1.Papier ist in den meisten Ländern gleich groß, da es normiert wurde.
1. کاغذ در بسیاری کشورها بزرگی یکسانی دارد چون استاندارد شدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
normen
normandie
normalzustand
normalpreis
normalität
norwegen
norweger
norwegisch
nostalgie
not
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان