1 . فقط
[قید]

nur noch

/nˈuːɾ nˈɔx/
غیرقابل مقایسه

1 فقط تنها

  • 1.Es bedarf nur noch Ihrer Unterschrift.
    1. فقط به امضای شما نیاز است.
  • 2.Ich muss sie nur noch zum Reden bringen.
    2. من فقط باید او را به حرف بیاورم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان