خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ران
[اسم]
der Oberschenkel
/ˈoːbɐʃɛŋkl̩/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Oberschenkel]
[ملکی: Oberschenkels]
1
ران
1.Eine Verletzung am Oberschenkel verhindert eine sportliche Karriere.
1. یک صدمه در قسمت ران، از یک پیشرفت ورزشی جلوگیری میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
oberhalb
obergeschoss
oberflächlich
oberfläche
oberbürgermeister
oberste
obgleich
obig
objekt
objektiv
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان