خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زندگی آفلاین
[اسم]
das Offline-Leben
/(en)ˈɒflaɪn(de)lˈeːbən/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Offline-Leben]
[ملکی: Offline-Lebens]
1
زندگی آفلاین
زندگی برونخط
1.Sie müssen Ihr online- und Offline-Leben parallel führen.
1. شما باید زندگی آنلاین و آفلاین خودتان را بهصورت موازی پیش ببرید.
2.Sie übertragen ihr Offline-Leben ohne zu überlegen in die virtuelle Welt.
2. او بدون هیچ فکرکردنی زندگی آفلاین خودش را به دنیای مجازی میبرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
oberstufe
oberbayern
nur noch
nordspanien
noch mehr
ohne zu
ohrwurm
olympiapark
online-artikel
online-gästebuch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان