1 . پارکومتر
[اسم]

der Parkautomat

/pˌaɾkaʊtoːmˈɑːt/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Parkautomaten] [ملکی: Parkautomaten]

1 پارکومتر پارک‌سنج

  • 1.Schatz, hast du Geld in den Parkautomaten gesteckt?
    1. عزیزم، پول را در پارکومتر انداختی؟
  • 2.Viele Parkautomaten und Münztelefone werden die neuen Münzen nicht erkennen.
    2. بسیاری از پارک‌سنج‌ها و تلفن‌های سکه‌ای سکه‌های جدید را تشخیص نمی‌دهند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان