1 . بیمار
[اسم]

der Patient

/paˈt͡si̯ɛnt/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Patienten] [ملکی: Patienten] [مونث: Patientin]

1 بیمار مریض

  • 1.Der neue Augenarzt hat sehr viele Patienten.
    1. دکتر چشم پزشک جدید خیلی بیمار دارد.
  • 2.Ich bin Patientin bei Dr. Hausner. Ich möchte bitte einen Termin.
    2. من مریض دکتر "هاسنر" هستم. من یک وقت می‌خواهم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان