خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خز
[اسم]
der Pelz
/pɛlʦ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Pelze]
[ملکی: Pelzes]
1
خز
مو
1.Diese Pelzjacke ist sehr warm.
1. این ژاکت خز بسیار گرم است.
2.ein Mantel aus Pelz
2. مانتویی از خز
تصاویر
کلمات نزدیک
pellkartoffel
pellen
pelle
pelikan
peitschen
pelzmantel
pendel
pendeln
pendler
penetrant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان