1 . رفت و آمد کردن (مکرر یا روزانه)
[فعل]

pendeln

/ˈpɛndl̩n/
فعل ناگذر
[گذشته: pendelte] [گذشته: pendelte] [گذشته کامل: gependelt] [فعل کمکی: haben ]

1 رفت و آمد کردن (مکرر یا روزانه)

مترادف و متضاد hin- und herfahren
  • 1.Jeden Tag pendle ich eine Stunde zur Arbeit.
    1. من هر روز یک ساعت به محل کارم رفت و آمد می‌کنم.
  • 2.Sie pendeln von Augsburg nach München
    2. آن‌ها از "آوگسبورگ" به "مونیخ" رفت و آمد می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان