خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شخصیت
[اسم]
die Persönlichkeit
/pɛʁˈzøːnlɪçkaɪ̯t/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Persönlichkeiten]
[ملکی: Persönlichkeit]
1
شخصیت
منش
مترادف و متضاد
Charakter
Eigentümlichkeit
1.Man entwickelt seine Persönlichkeit als Kind.
1. آدم شخصیتش را از کودکی شکل میدهد.
2.Mein Vater hat eine sehr starke Persönlichkeit.
2. پدرم یک شخصیت بسیار محکم دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
persönlich
perspektive
personifizierung
personifizieren
personifikation
peru
peruaner
peruanisch
pervers
perversion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان