خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کد
[اسم]
die Pin
/pˈiːn/
قابل شمارش
مونث
1
کد
پین کد، شماره شناسایی فردی
1.Ich gab die PIN ein, um mein Handy zu entsperren.
1. من پینکد را وارد کردم تا (قفل) موبایلم را باز کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
pilz
pils
pilot
pille
pilgern
pinguin
pinie
pinkeln
pinnwand
pinsel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان