1 . بستر
[اسم]

die Plattform

/ˈplatˌfɔʁm/
قابل شمارش مونث
[جمع: Plattformen] [ملکی: Plattform]

1 بستر زمینه

  • 1.die Messe ist auch eine Plattform für technische Innovationen
    1. نمایشگاه بستری برای خلاقیت‌ها فنی نیز است.
  • 2.Die Plattform ermöglicht das Teilen von Dateien.
    2. بستر اشتراک داده‌ها را ممکن می‌ساخت.
  • 3.Soziale Netzwerke können als Plattform für Geschäfte dienen.
    3. شبکه‌های اجتماعی می‌توانند به‌عنوان بستری برای کسب‌وکارها خدمت کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان