1 . قرار دادن
[فعل]

platzieren

/plaˈt͡siːʁən/
فعل گذرا
[گذشته: platzierte] [گذشته: platzierte] [گذشته کامل: platziert] [فعل کمکی: haben ]

1 قرار دادن گذاشتن

مترادف و متضاد anbringen stellen
  • 1.An allen Ausgängen wurden Polizisten platziert.
    1. در تمامی خروجی‌ها پلیس‌هایی قرار داده شده بود.
  • 2.Ich platzierte den Sessel in der Nähe des Schreibtischs.
    2. من مبل را در نزدیکی میزتحریر قرار دادم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان