خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باسن
[اسم]
der Po
/poː/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Pos]
[ملکی: Pos]
1
باسن
پشت
1.Sie trainiert ihren Po mit speziellen Übungen.
1. او پشتش را با تمرینهای خاصی تقویت میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
plüsch
plünderung
plündern
plünderer
plötzlichkeit
pochen
pocken
podcast
podest
podium
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان