خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خطر کردن
2 . پوکر بازی کردن
[فعل]
pokern
/ˈpoːkɐn/
فعل ناگذر
[گذشته: pokerte]
[گذشته: pokerte]
[گذشته کامل: gepokert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
خطر کردن
ریسک کردن
مترادف و متضاد
Risiko eingehen
1.Er hat sehr hoch gepokert.
1. او خطر زیادی کرد.
2.Ich finde, in dieser Situation sollte Rory pokern.
2. بهنظرم در این شرایط "روی" باید ریسک کند.
2
پوکر بازی کردن
um etwas (Akk.) pokern
سر چیزی پوکر بازی کردن
Pokern Sie um einen riesigen Geld.
سر پول هنگفتی پوکر بازی کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
pokergesicht
poker
pokalwettbewerb
pokalsieger
pokalsieg
pol
polarlicht
pole
polemisch
polen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان