خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نخستین نمایش
[اسم]
die Premiere
/pʀeˈmi̯eːʀə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Premieren]
[ملکی: Premiere]
1
نخستین نمایش
اولین اجرا
1.Ich habe Tickets für die Premiere des Films.
1. من بلیطهایی برای نخستین نمایش فیلم دارم.
2.Wann ist eigentlich die Premiere eures neuen Stücks?
2. اولین اجرای نمایش جدید شما چه موقع است؟
تصاویر
کلمات نزدیک
prellung
prellen
preiswert
preisverleihung
preisunterschied
presse
pressekonferenz
pressemeldung
pressen
pressesprecher
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان