خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اعتراض
[اسم]
der Protest
/pʁoˈtɛst/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Proteste]
[ملکی: Protest(e)s]
1
اعتراض
تظاهرات
مترادف و متضاد
Klage
Reklamation
Widerrede
1.Alle Proteste haben nichts genützt.
1. تمام اعتراضات هیچ فایده ای نداشت.
2.Ihr Protest fand kein Gehör.
2. اعتراضش هیچ شنوندهای پیدا نکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
protagonist
prostitution
prosten
prost neujahr!
prost
protestant
protestantisch
protestantismus
protestieren
protestkundgebung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان