خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ویراستار
[اسم]
der Redakteur
/ʀedakˈtøːɐ̯/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Redakteure]
[ملکی: Redakteures]
[مونث: Redakteurin]
1
ویراستار
تدوینگر
مترادف و متضاد
Schriftleiter
1.Er ist Redakteur bei einer bekannten Modezeitschrift.
1. او در یک مجله معروف مد ویراستار است.
2.Ich arbeite als Redakteur für die Lokalzeitung.
2. من به عنوان ویراستار برای روزنامه محلی کار میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
recyclingpapier
recyclingfähig
recycling
recyceln
recycelbar
redaktion
redaktionell
rede
reden
reden wie ein wasserfall
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان