1 . سخنران
[اسم]

der Redner

/ˈʀeːdnɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Redner] [ملکی: Redners] [مونث: Rednerin]

1 سخنران

  • 1.Der Redner langweilte alle mit seiner langen Rede.
    1. سخنران با سخنرانی طولانی خود، حوصله همه را سر برد.
  • 2.Die Redner auf der Kundgebung mussten von der Polizei geschützt werden.
    2. سخنرانان همایش بایستی توسط پلیس محافظت می‌شدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان