1 . اداره کردن
[فعل]

regieren

/ʀeˈɡiːʀən/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: regierte] [گذشته: regierte] [گذشته کامل: regiert] [فعل کمکی: haben ]

1 اداره کردن حکومت کردن

  • 1.Das Land wird von fremden Mächten regiert.
    1. کشور به وسیله قدرت‌های خارجی اداره می‌شود.
  • 2.Vor der Demokratie regierten Könige und Königinnen dieses Land.
    2. پیش از دموکراسی پادشاهان زن و مرد این کشور را اداره می‌کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان