خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناحیهای
[صفت]
regional
/ʁeɡi̯oˈnaːl/
غیرقابل مقایسه
1
ناحیهای
محلی، منطقهای
1.Der Bau dieser kleinen Straße hat nur regional eine Bedeutung.
1. ساخت این خیابان فقط یک اهمیت منطقهای داشت.
2.Du kannst mit einer Regionalbahn fahren. Das ist billiger.
2. تو میتوانی با یک قطار منطقهای بروی. آن ارزانتر است.
تصاویر
کلمات نزدیک
region
regimewechsel
regiment
regime
regierungsviertel
regionalexpress
regionalsprache
regionalzeitung
regisseur
register
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان