خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شکایت کردن
[فعل]
reklamieren
/ʀeklaˈmiːʀən/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: reklamierte]
[گذشته: reklamierte]
[گذشته کامل: reklamiert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
شکایت کردن
1.Der Kunde reklamierte seinen Einkauf.
1. مشتری از خرید خودش شکایت کرد.
2.Ich reklamierte, da das Gerät nicht funktionierte.
2. من شکایت کردم که آنجا دستگاه کار نمیکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
reklame
reklamation
rekeln
reißleine
reißverschlusssystem
rekonstruieren
rekord
rekordhalter
rekrut
rektor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان