خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نسبی
[صفت]
relativ
/ʀelaˈtiːf/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: relativer]
[حالت عالی: relativsten]
1
نسبی
مترادف و متضاد
begrenzt
beschränkt
eingeschränkt
1.Die Familie lebte in ihrem neuen Zuhause in relativem Wohlstand.
1. خانواده در خانه جدید خود در رفاه نسبی زندگی میکرد.
2.Gut und Böse, Schön und Hässlich sind relative Werte.
2. خوب و بد، زشت و زیبا ارزشهای نسبی هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
relation
rektor
rekrut
rekordhalter
rekord
relativieren
relativierung
relativpronomen
relativsatz
relaxed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان