خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رنسانس
[اسم]
die Renaissance
/ʁənɛˈsɑ̃ːs/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Renaissancen]
[ملکی: Renaissance]
1
رنسانس
دوره نوزایی
مترادف و متضاد
Wiedergeburt
1.Er galt als Vertreter der amerikanischen Renaissance.
1. او بهعنوان نماینده دوره نوزایی آمریکا محسوب میشد.
2.Renaissance beschreibt die europäische Kulturepoche in der Zeit des Umbruchs vom Mittelalter zur Neuzeit im 15. und 16. Jahrhundert.
2. رنسانس، دوره فرهنگی اروپا در زمان تحول از قرون وسطی به عصر جدید در قرن 15 و 16 را توصیف میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
ren
remis
reliquie
reling
relikt
rendezvous
rennbahn
rennen
renner
rennschule
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان