1 . نمک
[اسم]

das Salz

/zalʦ/
غیرقابل شمارش خنثی
[ملکی: Salzes]

1 نمک

  • 1.An der Suppe fehlt Salz.
    1. نمک سوپ کم است.
  • 2.Gib mir bitte mal das Salz!
    2. لطفاً نمک را به من بده!
  • 3.Herr Ober, kann ich bitte Salz haben?
    3. آقای پیشخدمت، می‌توانم نمک داشته باشم [می‌توانید لطفاً نمک را به من بدهید]؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان