خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیحیا
[صفت]
schamlos
/ˈʃaːmloːs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: schamloser]
[حالت عالی: schamlosesten]
1
بیحیا
بیشرم
مترادف و متضاد
unanständig
unsittlich
schamhaft
1.Sie ist eine schamlose Person.
1. او یک فرد بیحیا است.
2.Was für eine schamlose Frau du bist.
2. عجب زن بیحیایی هستی تو.
تصاویر
کلمات نزدیک
schamhaft
schamgefühl
scham
schaltung
schaltjahr
schampon
schamponieren
schande
schanze
schar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان