خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تابیدن
[فعل]
schimmern
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
تابیدن
سوسو زدن
تصاویر
کلمات نزدیک
schimmer
schimmelpilz
schimmeln
schimmelig
schimmel
schimmlig
schimpanse
schimpfen
schimpfen wie ein rohrspatz
schimpfwort
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان