خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کثیفی
[اسم]
der Schmutz
/ʃmʊt͡s/
غیرقابل شمارش
مذکر
[ملکی: Schmutzes]
1
کثیفی
خاک، چرک
1.Du hast Schmutz an deinen Schuhen.
1. تو روی کفشهایت خاک داری. [کفشهایت خاکی است.]
2.Warum ist so viel Schmutz im Hausflur?
2. چرا اینقدر خاک روی کف خانه است؟
تصاویر
کلمات نزدیک
schmusen
schmunzeln
schmuggler
schmuggeln
schmuggel
schmutzen
schmutzig
schmutzige wäsche waschen
schmutzwasser
schmächtig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان